- فرق کردن
- اختلاف نهادن تشخیص دادن امتیاز دادن
معنی فرق کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- فرق کردن ((~. کَ دَ))
- امتیاز دادن، مشخص کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انگاشتن، پنداشتن
گستردن فرش بر زمین، گستردن
پنداشتن، گمان کردن، واجب دانستن
بیرون آمدن عرق از بدن، خوی کردن
داخل کردن چیزی درون چیزی یا جایی، گستردن، ریختن، پایین آوردن، چیدن یا ریزانیدن بار درخت یا گل
فرو بردن کسی یا حیوانی در آب به صورتی که آب از سر بگذرد و دچار خفگی شود، فرو بردن چیزی در آب
خویستن هم آوای خویشتن خوی کردن، پاره دادن (پاره رشوه)، شرمساری بیرون آمدن عرق از بدن خوی کردن، پرداخت پول و مال با اکراه، رشوه دادن، خجل شدن خجالت کشیدن
تکاباندن در آب فرو کردن، کمان کشیدن به رسایی فرو بردن در آب و جز آن گذراندن آب از سر کسی یا چیزی، کشیدن کمان را بغایت. خلوت کردن جایی
پیش آوردن، فراز آوردن، پیش آوردن، دست دراز کردن دست، برگزیدن انتخاب کردن، برانگیختن تحریک کردن، بستن (در)
هنگاردن انگاردن انگاشتن
بوب گستردن، آژیانه کردن گستردن فرش در کف اطاق، کف اطاق یا حیاط را با آجر کاشی یا موزائیک پوشاندن
داخل کردن چیزی را در جایی یا در چیزی، فرو افکندن انداختن، بیرون ریختن خالی کردن، خاموش کردن (چراغ و مانند آن)
پهرختن ویژه کردن ممنوع کردن اشخاص بیگانه از ورود در محلی
Assume, Postulate, Suppose
Carpet
Immerse, Inundate, Overwhelm, Plunge
Sweatiness
assumir, postular, supor
carpete
потливость
предполагать , предполагать
постелить ковер
погружать , затопить , подавлять
Schwitzen
eintauchen, überfluten, überwältigen
annehmen, postulieren
teppichlegen
zakładać, postulować, przypuszczać
rozłożyć dywan
пітливість
занурювати , затоплювати , переповнити